شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

« تفاله ها »

 با دو فقره چک برگشتی افتاده ام

 از ریخت، بی ضمانت چشمهات،

 با ارتباط انکار شده ی

 دختر بچه ی کوچه ی بغلی  

 که حالا رانهایش 25 ساله اند و به ایروبیک می روند.

 قمری کوچک گوشه قفس بی جفت و تقویم های قمری،  

 برگ برگ به روز تولد تو می رسند، 

 روی میز بیکارچقدر کارسرم ریخته موهایش

 ابچچم!

 صبر می کنم با تفاله چای جا مانده

 بین زبان لالم و دندان نیش و کنایه های تو در گوشم

 غغیژژژ سوراخ

 می کند دیواررا شاید برای قاب عکس فروید.

 همسایه خود آزار بود، مردم آزارش کرد، چند جلد کتاب. 

 برای بغلم اندازه بودی با لباس خواب فرانسوی با خط صورتی

 که بی آرایش ریمل لای انگشتهای تو

 می چرخد دور اتاق سرم،

 خیر سر پدرت فاشیست بود،

 نازنازی تحویلم داد 1361 سکه شده با چند ماده روزگارش.

 دو قدم زمان را عقب می روم  

 با بوی ورساچی صورتی 50 میل در خیال تختم و 

 و بعد ریخت و پاش می شوی توی آشپزخانه با بوی سیر.  

 خاک روبه در تقابل با خرده شیشه های تو

 پهلوی راست من هم با چاقوی جهاز 

 که مرام داشت، خوب ننشست.

 بر می گردم و مرور می کنم،  

 روزنامه هم نبودی گذری بخوانمت.

 توحتی با رگت خوب تا نکردی

 و حالا  تفاله ی دیگری دارد سقوط می کند 

 از لبه ی پنجره که باز گذاشته بود، 

 دو تا بازوی سفید و انگار

 « در کوچه باد می آید و این ابتدای ویرانیست»

 راه خانه تو را گم کرده بود

 حتی یک برگ ازتو نمانده،

 نسخه خطی عهد قجری من!

 حالا خواب چراغش روشن تراست.

 سمفونی 29 احاطه ام کرده،

 یکی از تفاله ها هنوز روی سینه ی بلور مانده.

 عکس تو می خندد بی خودت

 و کاناپه درما فرو می رود و

 ایروبیک می شویم با دو گیلاس سرخ همزاد.  

 

نظرات 4 + ارسال نظر
سعید آرمات سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:07 ب.ظ

سلام بنیامین عزیز
ذهنت خلاق و خوبه ولی عناصر شعر همزاد هم نیستند هر کلمه رو باید بتونی با بخش های عمده ای از متنت لینک کنی.جریان سیال ذهن به خودی خود کافی نیست باید بتونی پیوند بدی اونا رو به هم .ضمنن هوشت به عناصر موسیقایی زبان هم باشه.صداها تنافر نداشته باشند .به هم لگد نزنند.شعر خوب فاکتورهای زیادی داره که برای رسیدن به هر کدوم از اونها باید تمرین طولانی داشت

فاطمه اختصاری چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:27 ب.ظ http://havakesh3.persianblog.ir

ممنونم بنیامین عزیز از لطفت
شرمنده دیر جواب می دهم
امتحانات بود و سرم بدجور شلوغ
راستش پرشین بلاگ بیشتر از 1000 حرف را قبول نمی کند
و مثنوی ات نصفه رسیده است
اگر لطف کنی و کاملش را بگذاری ممنون می شوم
تا اینجا که خواندم
کار خوبی بود به نظرم
هرچند نکاتی به ذهنم رسید که بگویم
باز هم ممنون
راستی چند روز دیگر احتمالا به روز کنم

برهان پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.khalvatematrook.blogfa.com

سلام بنیامین جان.
خواندمت و تکیه ها زیبا در آن موج میزنه . اما فکر کنم فاصله بعضی جاها روایت دور میکنه . یعنی چند پازل که کنار هم مچ نشده باشند ..
ولی در کل به دلم نشست ....

الهام کریمی یکشنبه 13 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 ب.ظ http://darhavalieinkucheha.blogfa.com

سلام
شعرهاتون من رو جذب کرد. خوشحالم از خوندن شعرهاتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد