مِثِه شیری کَمُردِن توی ِگـَرگور
نَدادِن جُن غـُلُم تو خَلوتِ خور
یَه روزی بی رقیبُ سرتوهف سنگ
حالا کَفتِن یَه گوشه نئشه ی ِبنگ
بُسوزِد عاشقی داغونِش ایکِه
هَمُن روزی که قصد جونُش ایکِه
با تیزی بَپ سلیمَه بـِی اُ چَن بار
« خط انداخته ببین اینجا رو سرکار»
بُدو بارُن که عاشق خیلی تـُو شِن
ولی شامس کجِش ای باد کُوشِن
سلیمَه جفت در نِشتِن رو تابوک
دِگـَه کِیفش مِثِه سابق نَهـِن کوک
چشِش وا لاکِ سرخِن روی ناخن
وا یادِش خوب اَتا وقتی تو دالُن
پسینی که غـُلُم با خیلی دل دل
شَبوسی بـِی دو تا چـِش توی ِکَنجِل
غـُلُم هم بـِی تموم مَحلـَه ایگفت
سلیمَه توی ِ گوشُم بَـــَـــَــ ، لَِه ایگفت
بُدو بارُن که عاشق خیلی تـُو شِن
ولی شامس کجِش ای باد کُوشِن
یَه ماه بعدش بهانِه ایوا سلیمَه
« دلُم وا خواسگار اولیمَه »
جدا بو رَ سراغ خالو صابر
کویتِن روزگارش توی ِ بندِر
که اُ هم خوب تُو ایدا بـِی سلیمَه
شُوی که ماه ِ کامل، بو دو نیمَه
بُدو بارُن که عاشق خیلی تـُو شِن
ولی شامس کجِش ای باد کُوشِن
بسیار ترانه ارزشمندی است
هرچند که روایت وزبان و فرم آن نو آوری خاص دیده نمی شود
اما کار در نوع خودش اثر ارزشمندی است
با آرزوی موفقیت و به روزی
بسیار عالی و زیبا بود
ترانه های محلی همیشه گویای حرفهای بسیار هستند
حتی وقتی معنی شان را نمی دانیم
...
موفق باشید!
زبان زبان خوبی نیست
بیشتر برو و و
ساده و زیبا شعر میگین
روایت روون و جذابی از زندگی
خوشحال میشم نظرتون و راجع به شعرام بدونم
اونایی که به نام آریانا نوشتم از خودمه
ممنون میشم سر بزنین
متاسفانه خیلی سردرنیاوردم اماترانه های محلی شیرینی خاص خودش رادارد
سلام
آی ... اتگفت و دلم شلال اتکه...
عالی بود...
قربون قدمت
موفق باشی
سلام دوست عزیز
وبلاگ قشنگی داری. امیدوارم ترانه های بستکی زیادی رو ایتجا ببینیم.
ادبیات فولکولور هر منطقه واقعاً دارای جذابیتهای خاصی بوده که باید تمامی گوشه های آن را دریافت.
لین شما رو هم گذاشتم.
موفق باشید.
سلام بنیامین
هر چند بعضی جاها در نمی آید اما حس خوبی داشت ترانه ات.
آسمـــــانـــــی دوستـــت دارم نمیفهمی چرا ؟
آنـــــچنـــــانی دوستــت دارم نمیفهمی چرا ؟
نه یکـــــی دو مــــاه و ســال و قرن و دهـر
جـــــاودانی دوستـــــت دارم نمیفهمی چرا ؟
تا بـــــه کـــــی در بـــــی خیـــالی غرقه ای
کاش ، دانــــی دوستت دارم نمیفهمی چرا ؟
نه تو خود « عذرا » و من هم « وامقم »؟
وامـقـــــانی دوستـــت دارم نمیـفهمی چرا ؟
می شـــــوم مـــــن بـــــی تــو از قالب تهی
چون تو جانی دوستت دارم نمیفهمی چرا ؟
در زمیـــــنی ؟ آسمـــــانی ؟ هـــــر کــــجا
لامــــکانی ؟ دوستت دارم نمی فهمی چرا ؟
تو گمـــــان داری کـــــه مـــــن از بهر یک
کامرانی دوستت دارم ؟ !!! نمیفهمی چرا ؟
انتـــــهای انتـــــــهــــای انتـــــهای آرزوی
عاشقـــــانی ، دوستت دارم نمیفهمی چرا ؟
آسمـــــانـــــی دوستـــت دارم نمیفهمی چرا ؟
آنـــــچنـــــانی دوستــت دارم نمیفهمی چرا ؟
سلام واقعن شعر زیباییه می خواستم اگه بشه با اجازت بذارمش تو وبلاگم
ممنون ازت منتظرتم
سلام ایرادی نداره بذارید
شاعر
دعوتید
با خنجر یا چشم
در راه به روایت عاشق نابینا. قدم رنجه فرمایید. شادمان می شویم.
محمد علی سپهر افغان
ممنون از لطفتون .. باز به وبلاگتون سر می زنم .. موفق باشین ..
سلام بنیامین جان!
بیا به سنگ وسارم...
بعد از مدت ها نبودن
اینبار آمده ام تا بیشتر از اینها در کنار هم باشیم...
سوغاتی این روزهای دوری
آدرسی برای
دانلود رایگان مجموعه «یک بحث فمینیستی قبل از پختن سیب زمینی ها»ست
منتظرتان هستم
با دو تا شعر
و کلی خبر و لینک خوب
و غم های مشترکمان که هرگز تمام نخواهد شد
هرگز...
مرسی رفیق...
.
.
.
نمی دونم چرا فونت و قالب وبلاگت برای من به هم ریخته
یاد یه ترانه محلی افتادم که چند وقت پیش گفتم این جوری شروع می شد
ماه که ور اومه ننه
هررم ور اومه ننه
همچی ته قچور دادم وای
ماه که ور اومه ننه
سلام گرامی خواندم و لذت بردم هرچند بعضی کلمات به گوشم نا آشنا بود اما باز هم لذت بردم . با احترام دعوتتان می کنم به خوانش یک شعر در وبگاه خرس منتظر نقد و نظر ارزشمندتان هستم
ادبیات فیلترشدنی نیست!
بعد از فیلتر بی دلیل وبلاگم
به خانه ای جدید کوچ کرده ام
www.havakesh14.persianblog.ir
منتظر شما هستم
و پیشاپیش
از همه ی دوستانی که لینک وبلاگ مرا
در وبلاگ هایشان
به آدرس جدید تغییر می دهند
سپاسگذارم
به امید جهان بی دیوار
بی فیلتر
و سرشار از عشق و ادبیات...
سلام مهندس.کم پیدایی؟
دروغ چراخیلی نفهمیدم
راستی بعدمدتهابی خبری خاله یه داستان تازه نوشته.
salam manam khoshhal shodam az inke dobare sherhaye ghashangeton ro mitonam bekhonam.
ba kamale meil
msafari_bm82@yahoo.com
.
ین وبلاگ از هفته ی بعد، تند تند به روز خواهد شد
شاید حتی هر روز
از دفعه ی بعد بدون خبررسانی منتظرتان هستم!
با
3 شعر
زنی برهنه تر از شیشه...
ف ی ل ت ر شدنم در شب یلدا
(ممنونم از دوستانی که آدرس وبلاگ را در لینک های وبلاگشان تصحیح کرده اند)
تهدید با چاقو در دانشکده ی حقوق
چند لینک خواندنی
و
دستــــــه ی تبــــــــر!
.
سلام بنیامین
از اشعار زیبا و خوب شما حقیقتا لذت بردم . دوست دانشگاه شما . محمد جلیل علوی
سلام اقا بنیامین
عالی بود کلی حال داد
بازم از این کارا کنین موفق باشی خدانگهدار
ترانه ی قشنگی بود امیدوارم شاهد ترانه های بستکی ات هم باشم
پیروز و سربلند باشی
ستام شما را با اهنگ بادکوش اسحاق احمدی شناختم.شعر زیبایی ستومرا به یادمثنوی شیرین فرهادانداخت با این تفاوت که فرهاد معتادنشداما.....ممنون میشم به من سر بزنید ونظر بدهید
شعرتون را با اهنگ وصدای اسحاق احمدی شنیدم.که مرا به مثنوی خسرووشیرین برد.اگر میشه بهمن هم سر بزنید ونظر بدید شاید کارهم قوی تر بشه