شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

« لبخند تو »

  

تمام خوابهای جهان  ، 

  

از پنجره چشمانت به آفتاب سلام کردند . 

  

قاصدکی با عطر تنت ماندگار شد . 

  

هر شب رد بوسه هایت بر پیشانی مهتاب  

  

آرامش خدایان آسمان است و 

   

 ستاره گان باکره با کهکشانی ناز    

  

 به پیشوازت می آیند  

  

سرخپوستها نامت را چون سرودی مقدس    

  

 آواز می کنند و   

  

 هندوان در گنگ رگهای آبیت تطهیر می کنند  . 

  

 امروز در دل کعبه خواندم  

  

جهان با لبخند تو زاده شد ...