شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

« پازن »

 

 

  ماه به ارتفاع شب نرسید.   

  بوی باروت آویشن ها را از حافظه ی کوه، برد   

 و پازن   

 با دو تیله درشت،

خیره و مقتدرانه بر دیوار  

 

  

 شب : نام سومین کوه بلند هرمزگان   

 

 

نظرات 15 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ق.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ب.ظ

چه غم انگیز
اشعار کوتاه
کامل ترند.

موسا چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:40 ب.ظ http://zehneziba.blogsky.com/

سلام بنیامین
حال که با چند خط نوشته ات حال دیگری دارم ... عکس ببین http://dirya.blogsky.com/

ماه لی لی چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 ب.ظ

نقشیم بر دیواری ماتم زده...کوه باشیم یا که نه!

من چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ب.ظ http://mymadhouse.blogsky.com

این شب رو واقعا گفتی؟
نمیدونستم
چه اسمی داره
خوراک شعر و اینا!
..............................
چقد تصویری بود این پستت
با یه موزیک متن استرسی
و مث فیلمای تارانتینو سیاه سفید

جواد پنج‌شنبه 20 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ب.ظ http://www.toolan.blogfa.com

جسارتا برادر شعرهای دکتر رضابراهنی رامطالعه بفرمایید

عبدالوهاب نظری شنبه 22 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:52 ب.ظ http://vahabi.blogfa.com

سلام بنیامین.پیدات نیست.وبلاگم رو با مقاله ای در باب وضعیت نقد و ادبیات در استان بروز کردم

جواد یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ق.ظ http://www.136333.blogfa.com

سلام
آدمک آخر دنیاست بخند . آدمک مرگ همینجاست بخند . دست خطی که تورا عاشق کرد . شوخی کاغذی ماست بخند . آدمک خر نشوی گریه کنی . کل دنیا سرابست بخند .
عالی بود

مهسا زهیری یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:58 ق.ظ http://wildmaneater.blogfa.com

سلام
شعرت رو خوندم
کار جالبی بود
اما کمی گنگ بود
لذت بردم
ممنون

دریا موسوی یکشنبه 23 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 08:21 ب.ظ http://www.seasin.blogfa.com

درود بر تو دوست تازه

خوب شد زود روی لینکت کلیک کردم ، چون به اشتباه نظرت را به جای تایید، پاک کردم .
مرا ببخش.
شعرت زیباست، ای کاش آن پاورقی را در مورد شب نمی نوشتی.بسایر سطر زیبا و شاعرانه ای است

بیشتر بخوانمت

آزیتا پنج‌شنبه 27 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:52 ق.ظ

کاش امروز حسرت پازن شب را نداشتم شب ما بی پازن مانده و چشم ما در حسرت دیدنشان خیره به کوه و دشت
زیبا بود بنیامین عزیز

خواجات جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 ب.ظ

مرسی مهربان از کلیک رنجه ات . به نظر می رسد شعرت بیش از حد ذهنی است و همین امر یکی از موانع ارتباط حسی با مخاطب است .

فاطمه اختصاری جمعه 28 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:55 ب.ظ http://havakesh3.persianblog.ir

ممنونم دوست
زیبا بود
به امید شادی

فاطمه زارع شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ب.ظ http://fzp.blogsky.com

وبلاگ شعر فاطمه زارع

پوست دریده حکایت تازه ی می دهد از بدن

فاطمه اختصاری یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:09 ق.ظ http://havakesh3.persianblog.ir

و اگه من ۲۶ خرداد ۶۵ باشم چی؟
دردش بیشتره
تولد گذشته ات مبارک رفیق

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد