اولین ترانه عاشقانه بندری من
تقدیم به ابراهیم منصفی عزیز
( روحش شاد و یادش گرامی )
دَس مَ کِشی تو مودُنت، تا چـِشمِت آروم بـِگِرد
تَه گو تا صُب حرف اَزَنیم ، مِه اَصلاً خوابم نابَرد
شروع ما که به حرف زَدِن ، از روز آشناییمون
خیره تَه بو به چشمونُم ، ماه تموم آسَمون !
به جز وفا و سادگی ، از توی چشمات اُمنَدی
مَه گُ با خنده تو گوشِت ، اصلاً گناه هم بلدی؟
یه روز که حالُم خوش نَهَه ، گِریک تَه که توآغوشُم
تَه گُ که وقتی درد اِتَه ، مِه درد دنیا اَکِشُم
پَسین جمعه یادِتِن ، چه بارون تندی شَه زَه
رفتیم با هم زیر بارون ، خنده رولب غم ما نَهَه
وقتی توساحل راه ما رَه، تَه گُ رو شِن دل بکَشیم
موجا بیان دل ببرن ، شاید که دریایی بَشیم
اون روزا زندگی ما کِه ، لعنت به دنیای حسود
تقویم خوشبختی ما ، صفحه اُنِش تموم بو زود
تموم خاطرات خَش ، از جلو چشمام رد شَبو
قول ما دا با هم بمریم ، حیف که نَبو حیف که نَبو
حالا مِه اُندُم سر خاک ، دردُ تو چشمُم بگینی
به مرد خو دل آدِی و ، به پای حرفام بنینی
دنیا خرابن رو سَرُم ، بی تو یه لحظه ناتونُم
باید بیای به خواب مِه ، دست بکشی تو مودُنُم
جالب بودالبته خوندنش کمی سخت بودبرام
باورتون میشه خاله هم شعرگفته!
ته گ که وقتی درد اته...مه درددنیا اکشم..
جالب بود!
جدا خوشم اومد ازش
درود آقای جوادی
واقعا لذتم بو خیلی خیلی خیلی
خیلی زیبا تبریک می گم بهت . موفق باشی
سلام بنیامین عزیز
ممنون از شما
من هم گه گاهی سرکی میزنم به بلاگت
اما من کم نت میام
در اولین فرصت لینکت می کنم
شاد باشید
بنیامین سلام!
خوبی؟
مرسی از این شعرت!
یا منصفی افتادم!
خیلی وقت بود کسی از این اشعار نگفته بود....
خیلی گلی بنیامین!
موفق باشی هر کجایی!
اگه اصلا شروع نشه ؟!
یا وقتی بخوای شروعش کنی
بفهمی که یکی دیگه زودتر دست به کار شده
اونوقته که حسرتِ خاطره هاتو می خوری
واقعاْ خواندنی هسته لذت امبو.
سلام دوست عزیز شعرتون فوق العاده بود و منو یاد حال و هوای بندر انداخت و دوستای با صفام
آقای جوادی
خیلی زیبا بود
من خیلی خوشم اومد!
سلام دوست من
ترانه ی زیبایی بود
به روزم سربزن
مرسی از تو اقای جوادی عزیز...
اونقدر متفاوت که خسته ام!
مهمولی بودن را ترجیح می دهم این روز ها .
اگر متفاوت بمانی سخت می گذرد خیلی سخت !
......
شعر رو خوندم . خوبه هم شهری هستیم. شعر پایین هم فوق العاده بود اونقدر که ذهنم کلی درگیر شد
درود بر ابراهیم منصفی خدایش بیامرزاد
چاکریم...
مرسی آقای جوادی منم بادوستان موافقم شعرت بوی قدیم می دهد بخصو ص حال هوای صالح سنگبر را دارد
خیییییییییییلیییی توپ بود. احساس خیلی قشنگیو منتقل میکنه ولی از نوع تلخ
زیبا سرودی
روحش شاد یادش گرامی....
عروس دریا که تو باشی.... نهنگها هم بدمست میشوند.