شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

« پیوند »

 

 

عشق حرف تازه ای نیست

 

احساس می کنم نیل در سینه ام به خروش در آمده

 

صبحگاه در بسترم

 

خورشیدی آرام گرفته

 

خورشیدی که با جادوی سر انگشتانش زمینم را آباد می کند

 

وموهای یریشانی که از طوفانی شبانه سخن می گویند

 

عشق حرف تازه ای نیست

 

حتی عقربه ها هم دوست دارند به عقب برگردند ... 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
ساجد کشمیری سه‌شنبه 9 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 02:44 ب.ظ http://malhar.blogfa.com/

خیلی زیباست. موفق باشی.

مهاجر چهارشنبه 8 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 08:07 ق.ظ

اول سلام بنیامین جان
خیلی سلام
3 سالی میشه دیگه ازت خبری نداشتم
دلمون برای شعرهای قشنگت تنگ شده بود
(( سکوت...... عزیز ببخش که شکسته شد به سلام نابجای من ))
درست نوشتم ؟ یه کلمشو یادم نیست !
هنوز خوب به خاطر دارمت !
منتظر شعرهای زیبایت هستم

[ بدون نام ] جمعه 1 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:16 ق.ظ http://http://360.yahoo.com/my_profile-XzyyauI8dKgCRhPDKi2MvRmy

salam.in sher dorost rooze tavalode man neveshte shode. va ... kheili zibast

من شنبه 9 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 10:08 ب.ظ http://mymadhouse.blogsky.com

امشب تو شب شعر عالی درخشیدید
تبریک

کارنجک دوشنبه 11 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:33 ق.ظ http://blog.karenjak.com/

زیبا بود و روان+کاو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد