« دربه در »
خونه خرابتر از اون آدمی رو ندیدی
یه مرد بی ستاره س در اوج نا امیدی
یه مرد که تیکه پاره س روح و تنش واسه هیچ
مسیر زندگیشه یه جاده ی پیچ تو پیچ
به بن بس عادت داره تو کوچه های نامرد
یادگاری رو تنش زخم هزار تا ولگرد
یه روزی واسه خودش جاهل پا منار بود
با اینکه سرباز نبود در حد استوار بود
اهل مرام و عشق و لوطی گری تو خونش
خاک پاتیم زت زیاد همش ورد زبونش
دخترای محله عاشق سینه چاکش
هزار تا نوچه دربس دس به سینه هلاکش
حرمت ریش سفید و چشم پاکیاش زبونزد
حیا و مردونگی تو صورتش موج میزد
تا اینکه عاشقش کرد یه روز یک زن هرزه
جاهل ما فکر می کرد سر به تنش می ارزه
بی خبر از روزگار زندگیشو به پاش ریخت
تا اینکه نارو خورد و عقاب ما پراش ریخت
حالا دیگه تو گذرپشت سرش حرف زیاد
یه هرزه آبروشو به سادگی داد به باد
اسیر میخونه شد از سر شرمندگیش
دود سیاهی نشس رو صورت زندگیش ...
سلام به روی ماهت ...
خیلی روون و قشنگ بود . .موضوعی که این روزا زیاد به چشم میخوره..
بنیامین به بنبست عادت دارم تو کوچه های نامرد ...
موفق و شاد باشی ...
سلام
.................................
سلام مهندس جان سال نو شما مبارک شعرات قشنگه شعری که برای سال نوگفتی عالی بو وممنون راستی با اجازه شما اون گذاشتم تو وبلاگم.با ارزوی موفقیت بیشتر برای شما .