انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است
خوابهای سوخته پیش از این هم تعبیر شده اند
ما به آرامش بیشتری نیاز داریم
برگرد به فصل بی هویت سگ های شکاری
و سقوط لک لک هایی
که به گلوله های مشقی دل خوش کرده بودند
ما رد تمام سبز ها را گرفتیم
تا سرخی گلوگاه چشمانی که تن یونیفرمها را می لرزاند
و ستاره هایی که بی افتخار می افتادند
و خورشید که در مدار صفر به بن بست خورده بود
بر گرد به عقب
این کابوسها تعبیرشان تنها
آونگیست که بر مغز متفکر ساعت می کوبد ...
سلام . نخسته
سلام کا
یه سر به ما بزن
mese hamishe a'liiiii...
خیلی خوبه من تازه با اینجا اشنا شدم.اگر دوست داری تو بازی شب یلدا شرکت کن
چون می دونم خیلی از شعرام مجوز نمی گیرن تو وبلاگ گذاشتمشون همین که شما بخونین یه دنیا ارزش داره واسه ام ...
از کجا فهمیدی؟( یک)
این تنها هدف تو از اینجا است ؟(دومن)
من که خودم رو وب گاهی شعر می ذارم وخیلی دوس ندارم توی مانیتور شعر بخونم (سومن)
تازه گی همه گیر مجوزن!(پنجمن)
یکی رو می شناسم که بدون اینکه دنبال مجوز باشه شعراشو چا ب کرده (چهارمن)
جمله بالای وبت بهمم ریخت واسه همین نمی تونم شعراتو بخونم .(ششمن)
اما
سلام
سلام
وبلاگم مشکل داره
شر منده
سعی می کنم یه روزی چاپش کنم البته نه بدون مجوز
چون خیلی از کارام ترانه ان و واسه اینکه کسی بخواد
بخونه نیاز به مجوز داره
نزدیکتر از دیروز شاید فردا ...
ممنون از پیامتون
زیبا بود دوست دارم شما رو به لیست دوستان اضافه کنم اگه مایل بودین اعلام کنید
سلام
خواهش می کنم باعث افتخاره
یا حق
سلام
ممنون که به وبم سر زدید
خسته نباشید
بنیامین تو واقعا نمی خوای به روز کنی
بسه دیگه معلوم هست کجایی ؟