خانه با گیوه ی اورامی من خدا حافظی می کند.
خیابان در من اتفاق ساده ای نیست،
با چاله چوله های بدنت وهیچ کس به تو ربطی ندارد.
می شود گاهی ندیده گرفت
و راست کرد صندوق صدقه را
کنارآرماتورهای انگشت شده
توی جیبی با چند عابر بانک بی عابر.
هر کارگری،
میدان جاذبه ی تو را دور می زند به امید اینکه
دوباره پله ها بی برق بالا روند یا تو از خرشیطان
پیاده شوی، روی اولین روزنامه ی صبحی که
هیچ وقت تفاوتش را نفهمیدم.
جایی برای سوخت گیری،
جایی برای نیم چاشت، جایی داد می زنم
جایی، چایی، فرم، تارخ ثبت خودم
در بایگانی راکدِ اداره و کوفت و زهر مار را می پیچانم
و تازه یادم آمد جایی برای شاشیدن سرپایی.
این کرایه های تصاعدی
با چشمهایت حساب دیگری دارند.
صدای گری مور در گوشم خفه می شود
و تنظیم موجی دراعصابم روی دامنه فرکانسی تو.
بوی نصفه ی فلافل کاغذ پیچ شده
با رد قرمزآستین چپ،
روی دنده افتاده ای.
گفته بودم آرامبخش هایم،
هیچ وقت سر موقع به دکه نمی آیند.
چند روزی ست بی تو به هر جا که می زنم،
جریمه می شوم با این کمربند شل.
سلام
خیابان در من اتفاق ساده ای نیست،
این قشنگ ترین بخش شعرت بود.بعد از این همه شعر توی همین خیابون که اتفاق ساده ای هم نیست رقم می خوره.
من فقط خوبی شعرو می گم.نقدش نمی کنم
شاد زی
خواندم.
سلام بسیار عالی
بروزم
سلام
خوب شعرت با نقد شنیدم ...
اما برای من شعر شما نقاط بر جسته های زیادی داشت
اما فقط عین چند دایره جدا عمل میکردند و با هم ادغام نمیشدند.
چه پایان زیبایی ...
جریمه می شوم با این کمربند شل !
این خیابان را می توان ساده تر پیمود....!
صدای خوشی است این گفتن.
آسوده است این شعر.
درود
سلام. خوبی؟ سربزن
با ماه لی لی موافقم
331899 یادم می یاد
331898 ترانه واژه
331897 لکنتب
331896 خاطره ها
331892 شب غربت
331891 بوی محرم
331835 بی اعتنا
331834 آدم آهنی
331833 عاشق شدم
331829 عشق کربلایی
331783 آهای تو
331605 لیلی در پائیز
331571 من و تنها
331570 آهای تو
331569 تمام شد
331568 پرسه
331567 من لعنتی
331565 کجای دنیای
331564 ای وای دلم
331563 بیا عاشقم کن
331562 عاشقی با تو
دوست شاعر سپاس
شما هم به سیاهه دوستان افزون شدید