از روزی که یادمه عزیز خونه بودم
کفتر طوقی تو یکی یه دونه بودم
وقتی بهم می دادی با مهربونی دونه
از حسادت می مردن کفترای تو لونه
تا اینکه عاشقم کرد یه روز کفتر چاهی
دشتو بهم نشون داد یهو شدم هوایی
گریه می کردی وقتی پریدنم رو دیدی
مثل تموم دوستام کاش پرامو می چیدی
کفتر چاهی اما بعد دو روز ولم کرد
من با تو هر چی کردم اونم با این دلم کرد
برگشته طوقی تو بگذر از اشتباهم
پیش نگات عزیزم حسابی رو سیاهم
میون باد و سرما یخ زده پای خسته م
نداره نای پرواز بال و پر شکسته م
کفتر بارون زده م سینه اتُ آشیون کن
سقفی واسم نمونده دستاتو سایه بون کن ...
سلام اقای جوادی
نوشتهاتون خیلی زیباست
من همه رو دوست دارم ومی خونم
میخاستم اگه اجازه بدید نوشته های شما رو بیشتر برای دوستان معرفی کنم
میخاستم در وبلاگ خودم به نام شما بزارم در کلوب
فریبا هستم از بندرلنگه
ایم میل من ممنون میشم خبرم کنید
حق یارتان
fariba_sadat2000@yahoo.com
جالبه
دوربین خوبیه حتما بخر
سری دوربینهای EOS دوربینهای خوبی هستند
سلام دوست عزیز
شعرت خیلی قشنگه
منم آپم اگه دوست داشتی سر بزن
سلام دوست عزیز
ممنونم که سر زدی
شعر زیبایی بود و داستان خوبی هم داشت
موفق باشید
سلام بنی جون.
خوبی؟
خیلی وقته که ندیدمت.
خیلی این شعرات باحاله.
اگه اشکال نداره می خوام وبلاگتو ادد کنم.
قربانت هادی