به من چه که تو فاحشه یی
یا حتی این شمعدانی ها
به تنت عادت کرده اند
من فقط با گوشه ی چادر 18 سالگی ات
اشکم را پاک می کنم
توی تخت خواب کنار تو
و بوی نذری پنجشنبه ها ...