« سگ دو دوسگ شلیــــک »

 

 

 چشم خیس کوچه ها، خلوت مرد سپور

 قطعه ی مرغ سحر، یک نوازنده ی کور

 جیغ ترمز درسکوت، دختر ناز بلوند

 آخرین برگ درخت، اشکِ لبخندِ ژکوند

 نق نق مادر بزرگ، بچه ی حاضر جواب

 ثبت نام کربلا، صیغه ای در رختخواب

 دیکته های پرغلط، یک پسر روی درخت

 دختری مشغول درس، سوتین بر بندِ رخت

 درد دل با دوره گرد، تهمت و فحش و کتک

 پشت زن در آینه، داغ سیگار و سگک

 ذبح بره در حیاط، زاغ ِ زنهای سفید

 بوی نذری در هوا،  تکیه ی حاجی به بید

 سیری ِ یک گاو نر، خطبه های  وق و وق

 « عمرتون باشه دراز، حج تون مقبول حق »

 سقف سوراخ اتاق، قطع گاز در فصل دی

 « داره بارون می زنه، شانس ما رواَکِه هِی »

 زوزه ی یک مرد مست، جشن پنجاه سالگی

 بوی جوی مولیان، حس گنگ زندگی

 انتهای زیرزمین، پک به سیگار پدر

 سفره ی بی آب و نان، اعتصاب کارگر

 نسخه های مرگ  و یاًس، کودکی در احتضار

 کشف انبار دوا، رقص سایه در غبار

 مرد خسته از دِرو، واردات نی شکر

 مرگ ماهی های شاد، گور گمنام خزر

 پای لنگی در بغل، یک سگ ولگرد پیر

 تل کهنه از کتاب، مرگ مشکوک دبیر

 وقت شیرین قرار، خالی ِ یک سینما

 گم شدن دراضطراب، همکلاسی در کما

 آگهی های دروغ، تسلیت های زیاد

 جستجوی شیر خشک، پیش دلال مواد

 چـِندش ِ فرمان ایست، ردِ آژیر خطر

 لکه های داغ خون، روی گوش مردِ کر

 هر کجای شهرِ شب، پوستر عالیجناب

 دکترای افتخار، وعد ه هایی برحباب

 عربده، ماًمور شهر، گوشه ی پیاده رو

 وحشت یک دستفروش، که می گفت:« رفیق بدووو»

 ازدحام جمعیت، شیشه ی یک اتوبوس

 خنده ی یک بچه در، بغل مردی عبوس 

 « شعر من تو دود و دم، حس تنگی ِ نفس»

 « دارم عادت می کنم، به امید از تو قفس »

 « کاش اینا کابوس بودن،  یا روایت تو کتاب »

 « دوس دارم وارونه شه، حرف این تعبیر خواب »