سربازان، اسب های اخته. با بخت هایی که برگشته اند و کودکانی که در دهنِ خیابان، بـِرگـِر ذغالی می شوند. دین مدرن، معجونی از خون اساطیر. شوخی های انتحاری و لبخند مردگان بر صورت خاورِ خوار، جامانده از چرخش این زمین نحس. هیچ چیز این بازی قشنگ نیست، حتی جفت 6 . |