دیگر امیدی به آفتاب نیست
فصل ها رفتنی اند
آرام شاخه های خاطره را بتکان
تنها تویی که چون سیب ،
سرخ می افتی و تنها منم که می مانم
کالِ کرمینِ رو به زوال
چه فاصله ای بود تا تو ...
ممنونم که به من سرزدید وب جالب و متون زیبایی دارید
بابا تو دیگه کی هستی
سلام کاش اسم این چرندییات را شعر نمی گذاشتیاین هایی که تعریف می کنن فقط دارند چاپلوسی می کنند.شاید نظر های واقعی را حذف می کنی و فقط نظر کسانی را که تعریف می کنند را حذف نمی کنی!!!!!!!!!!
ممنون از نظرتون رو حرفتون فکر می کنمشاد باشید و پایدار ...
ممنونم که به من سرزدید وب جالب و متون زیبایی دارید
بابا تو دیگه کی هستی
سلام
کاش اسم این چرندییات را شعر نمی گذاشتی
این هایی که تعریف می کنن فقط دارند چاپلوسی می کنند
.شاید نظر های واقعی را حذف می کنی و فقط نظر کسانی را که تعریف می کنند را حذف نمی کنی!!!!!!!!!!
ممنون از نظرتون
رو حرفتون فکر می کنم
شاد باشید و پایدار ...