شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

شعرهای بنیامین جوادی

احساس می کنم هر روز می میرم و فردا کسی با توطئه ای زنده ام می کند ...

« خاطره »

 

 

دیگر امیدی به آفتاب نیست

 

فصل ها رفتنی اند

 

آرام شاخه های خاطره را بتکان

 

تنها تویی که چون سیب ،

 

سرخ می افتی و تنها منم که می مانم

 

 

کالِ کرمینِ رو به زوال

 

چه فاصله ای بود تا تو ...

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
شیرین سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 11:34 ب.ظ http://www.tanhaeehayam.blogsky.com

ممنونم که به من سرزدید وب جالب و متون زیبایی دارید

سعید رحمتی پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 04:31 ب.ظ

بابا تو دیگه کی هستی

غریبه شنبه 3 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 01:36 ب.ظ

سلام

کاش اسم این چرندییات را شعر نمی گذاشتی

این هایی که تعریف می کنن فقط دارند چاپلوسی می کنند
.شاید نظر های واقعی را حذف می کنی و فقط نظر کسانی را که تعریف می کنند را حذف نمی کنی!!!!!!!!!!

ممنون از نظرتون
رو حرفتون فکر می کنم

شاد باشید و پایدار ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد